شعر در مورد جشن عروسی
شعر در مورد جشن عروسی ,شعر در مورد جشن عروسی,شعر در مورد مراسم عروسی,چندتا شعر در مورد مراسم عروسی,شعر جشن عروسی,شعر جشن عروسی مذهبی,اشعار جشن عروسی,شعر برای جشن عروسی,شعر تبریک جشن عروسی,شعر طنز جشن عروسی,شعر در جشن عروسی,شعر در مورد جشن عروسی,سرود جشن عروسی,متن شعر جشن عروسی,اشعار جشن عروسی,اشعار مذهبی جشن عروسی,اشعار زیبا برای جشن عروسی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جشن عروسی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
من کیم آنکس که در سال گرانی زن گرفتم
خرج زن داری تمام عمر بر گردن گرفتم
دامن و کیف و کلاه و شالو پیراهن گرفتم
بسکه دادم پول …. زن گرفتن رفت یارم
من دومادم من دومادم
من دومادم من دومادم
شعر در مورد جشن عروسی
خاطراتم گشته
آغاز از شب بله برونم
لحظه لحظه قند تازه
آب می شد در درونم
گاه پایین،
گاه بالا رفت آن شب قند خونم
تا توافق گشت حاصل
صبر و تاب از دست دادم
من دومادم من دومادم
من دومادم من دومادم
شعر در مورد جشن عروسی
ای خوشا آن شب
که با فامیل رفتیم خاستگاری
سال دیگر می شوم
بابا به عشق بچه داری
می خرم بر همسرم
یک ماشین بنز سواری
گر خدا بخشد ز لطف و مرحمت
پول زیادم
من دومادم من دومادم
من دومادم من دومادم
شعر در مورد مراسم عروسی
این محفل شادی که سراسر برکات است
بر پایه ی پیوند گل و شاخه نبات است
در دین مسلمانی و در سنّت احمد
ذکر شب دامادی شیعه صلوات است
چندتا شعر در مورد مراسم عروسی
آقا داماد
دگر خانه اش آباد شده
بیشتر از من و ما و تو،
دلش شاد شده
گرچه در فصل گرانی
شده خرجش بسیار
در عوض از غم تنهایی اش
آزاد شده
شعر جشن عروسی
آقا داماد بباید به ادب تن بزند
دل مستانهی خود را به دو گلشن بزند
آقا داماد به لطف و ادب و عشق خودش
بوسهای بر گل رخسار پدر زن بزند
شعر جشن عروسی مذهبی
آقا داماد نباید که دگر غُر بزند
بار ماشین دو جیبش رو دگر پُر بزند
آقا داماد کنون ساده دل و بی پروا
بوسه بر دست پدر بهرِ تشکر بزند
اشعار جشن عروسی
پدران هر دو به میخانهی دل سر بزنید
هر دو مدهوش ز جامِ می و ساغر بزنید
خواهشی میکنم از هر دو ببخشید مرا
بوسه بر صورت داماد چو گوهر بزنید
شعر برای جشن عروسی
امشب شب دامادی شاه پسران است
داماد زبان بسته هنوز تازه جوان است
امشب شب دامادی این مردِ جوان است
گر صورت او شاد ولی دل نگران است
شعر تبریک جشن عروسی
فردا که رود در صف اجناس کوپینی
آن وقت ببین عاقبت کار عیان است
گوید پدرش بر پسر شاخ نباتش
از قدرت زن گوید و او شیر ژیان است
شعر طنز جشن عروسی
از خرج خرید و گل و آذین و طلاجات
داماد شده سرخ چه انگشت به دهان است
داماد که رفتی تو به بازار و به پاساژ
زود باش بگو قیمت اجناس گران است
امشب گل ما گر شده خاموش ز صحبت
حرفی نزند در پی یک قفل زبان است
شعر در جشن عروسی
درسته که خرج عروسی سختی داره
ولی بدان که آخرش خوشبختی داره
کی میگه که مجردی عالمی داره
کار دل مجردا همیشه زاره
شعر در مورد جشن عروسی
همه جا شادی و شوره
بزم ما محفل نوره
قلب مهمان دو فامیل
همگی غرقِ سروره
سرود جشن عروسی
اگر امشب آقا دوماد
میبینی گردیده دلشاد
برو فردا هم ببینش
از گرونی میزنه داد
متن شعر جشن عروسی
با بزرگان بشین تا که بدانی
به راه زندگی روزی نمانی
خرج این زندگی از بس گران است
عاقلان را بسی کرده روانی
شعر در مورد جشن عروسی
بیشتر بخوانید :