زندگی پس از مرگ
زندگی پس از مرگ ،زندگی پس از مرگ در مسیحیت،زندگی پس از مرگ در اسلام،زندگی پس از مرگ دروغ است،زندگی پس از مرگ چگونه است،زندگی پس از مرگ از دیدگاه علم،زندگی پس از مرگ از دیدگاه دانشمندان،زندگی پس از مرگ در ادیان مختلف،زندگی پس از مرگ از نظر قرآن،حیات پس از مرگ در مسیحیت
در این مطلب از سایت جسارت می خواهیم در مورد زندگی پس از مرگ صحبت کنیم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما عزیزان را جلب کند.زندگی پس از مرگ اعتقادی است که بیشتر ادیان از جمله ادیان ابراهیمی به آن ایمان دارند. این نوشتاز به زندگی پس از مرگ از دیدگاه علم بر اساس بزرگ ترین پژوهشی که تا کنون بشر انجام داده است می پردازد. زندگی پس از مرگ همواره موضوع مورد علاقهی همهی انسانها است. بسیاری از ما احساس میکنیم که حقایقی در رابطه با تجربیات نزدیک به مرگ وجود دارد و اینکه شاید هشیاری ما میتواند بعد از مرگ مغزی ادامه داشتهباشد. مشکل این است که تا کنون هیچ مطالعهی علمی عظیمی در رابطه با این موضوع صورت نگرفتهاست.
آشنایی با زندگی پس از مرگ
“برزخ” یعنی عالمی مابین دنیا و آخرت که انسان پس از مرگ وارد آن عالم میشود. عالم برزخ متوسط بین دنیا و آخرت و اولین مرحله عالم ملکوت است و برخی از خصوصیات این جهان را از قبیل محدودیت زمانی داراست ولی در عین حال مربوط به عالم عقبیَ است. آیات و روایات متعددی گواه بر آن است که انسان مؤمن در عالم برزخ متنعم به نعمتهای الهی است که در ادامه اشاره خواهیم کرد. همچنین روایات زیادی صراحت دارد که اعمال انسان در قبر با او همراه است و پشتیبان یا عذابدهنده او هستند تا در قیامت بر خداوند عرضه شوند. البته بعضی از مؤمنین نیز در برزخ معذبند و این عذاب کفاره گناهانشان خواهد بود تا در قیامت وارد بهشت گردند. نکته دیگر اینکه، آنچه در قبر و عالم برزخ مورد سؤال است اعتقادات انسان میباشد ولی بررسی تفصیلی اعمالی مربوط به قیامت است.
اثبات علمی زندگی پس از مرگ
این پژوهش که به سرپرستی دکتر سَم پارنیا از دانشگاه ایالتی نیویورک، “استونی بروک” انجام شد، ۴ سال طول کشید. نتایج در دسامبر سال گذشته منتشر شد. این دانشمند شیوهی انجام این تحقیق را توضیح میدهد: surrender-goddess-300×300 “بر عکس آنچه تصور میکنیم، مرگ یک لحظهی خاص نیست بلکه فرآیندی به طور بالقوه برگشتپذیر است که بعد از هر بیماری سخت یا تصادف رخ میدهد و باعث میشود که قلب، ریهها و مغز از کار بیفتند. اگر برای معکوسکردن این روند تلاشی صورت بگیرد، آن را “ایست قلبی” مینامیم؛ هرچند اگر تلاشها موفقیتآمیز نباشد، این روند مرگ نامیده میشود. در این پژوهش ما میخواستیم پا را فراتر از تجربهی نزدیک به مرگ بگذاریم، تجربهای که به لحاظ عاطفی بسیار پرتنش است اما هنوز به خوبی تعریف نشدهاست؛ هدف از این کار کشف عینی آنچه پس از مرگ برای ما رخ میدهد، است.”
زندگی پس از مرگ از زبان دانشجوی کاستاریکایی که مرده بود
ک دانشجوی برنامهنویسی کامپیوتر در کاستاریکا پس از انجام یک عمل جراحی فوت کرد. وی زندگی پس از مرگ را تجربه کرد و سپس در سردخانه به زندگی دوباره بازگشت. گراسیلا اچ داستان خود را در وبسایت بنیاد تحقیقاتی تجربیات پس از مرگ منتشر کرد.دیدم که پزشکان باشتاب روی من کار میکنند. آشفته بودند، به سرعت علائم حیاتی مرا گرفته و روی من سیپیآر انجام دادند. سپس بهتدریج همگی اتاق را ترک کردند. نفهمیدم که چرا اینگونه رفتار میکنند. تصمیم گرفتم که بلند شوم. تنها پزشکم درحالیکه به بدنم خیره نگاه میکرد، آنجا ایستاده بود. خواستم که به او نزدیکتر شوم و کنار او ایستادم. میتوانستم غم و عذاب روحی او را احساس کنم. به یاد دارم که شانه او را لمس کردم و سپس او آنجا را ترک کرد. بدن من شروع به بالا و بالاتر رفتن کرد. میتوانم بگویم که یک نیروی خارجی در حال بالاکشیدن من بود. احساس فوقالعادهای داشتم. بدنم سبک و سبکتر میشد. در حالیکه از سقف اتاق جراحی رد میشدم فهمیدم که هرکجا اراده میکردم، میتوانستم بروم. به محلی کشیده شدم که پر از ابرهای روشن بود، نمیدانم یک اتاق بود یا یک فضای خالی، ولی هر چه در اطراف من قرار داشت بسیار نورانی و روشن بود که بدن مرا مملو از انرژی کرده و وجودم را لبریز از خرسندی میکرد. به بازوهای خود نگاه کردم و دریافتم که به همان شکل بازوهای انسانها هستند با این تفاوت که از مواد متفاوتی ساخته شدهاند. شبیه بخار سفیدی بودند که با درخششی سفیدرنگ، نقرهایرنگ و مروارید رنگ، اطراف بدن من درهم آمیخته بودند. زیبا بودم. با اینکه هیچ آیینهای نداشتم که در آن خود را ببینم میتوانستم احساس کنم که صورت زیبایی دارم. بازوان و پاهای خود را دیدم که با لباس بلند، ساده و سفید رنگی از نور پوشانده شده بود. صدای من بیشتر شبیه صدای یک نوجوان بود که با صدای یک کودک آمیخته شده بود.ناگهان نوری درخشانتر از بدن من به من نزدیک شد. شدت نور آن، نزدیک بود که مرا کور کند. با صدای دلنشینی به من گفت : « نمیتوانی اینطور ادامه بدهی. » به خاطر دارم که ذهنی با من صحبت میکرد. درحالیکه گریه میکردم چون واقعاً نمیخواستم برگردم، مرا برداشت و نگه داشت. در تمام مدت ساکت بود و آغوشش به من قدرت میداد. عشق و انرژی را احساس میکردم. هیچ عشق و قدرتی نیست که بتوان در دنیا با آن مقایسه کرد. به من گفت : « تو به اشتباه به اینجا فرستاده شدهای. بهدلیل اشتباه یک نفر. باید برگردی. برای اینکه بتوانی اینجا بیایی باید کارهای بسیاری را به انجام برسانی. سعی کن در زندگی به دیگران کمک کنی. »
زندگی پس از مرگ در سردخانه
چشمان خود را باز کردم. همه چیز با درهای فلزی احاطه شده بود. افراد روی میزهای فلزی قرار گرفته بودند و هر نفر روی فرد دیگر قرار داشت. سرانجام آن مکان را شناسایی کردم. من در سردخانه بودم. احساس میکردم که مژگانم یخ بستهاند و تمام بدنم سرد است. بدن خود را احساس نمیکردم. حتی قادر نبودم که گردن خود را تکان بدهم و یا صحبت کنم. احساس خوابآلودگی میکردم. دو یا سه ساعت بعد صداهایی شنیدم. دوباره چشمان خود را گشودم و دو پرستار مرد را دیدم. فهمیدم که باید با یکی از آنها تماس چشمی برقرار کنم. به سختی قدرت این را داشتم که چند بار چشمک بزنم. در نهایت این کار را کردم ولی این کار انرژی زیادی از من گرفت. یکی از آنها به من نگاه کرد و در حالیکه ترسیده بود، به همکار خود گفت : « نگاه کن ! چشمان خود را تکان میدهد. » بعد در حالیکه میخندید گفت : « بیا از اینجا برویم. اینجا ترسناک شده است. » من از درون فریاد میکشیدم : « لطفاً مرا ترک نکنید. » تا زمانیکه پرستاران همراه با پزشکان برگشتند چشمان خود را نبستم. تمام آنچه شنیدم این بود که یک نفر میگفت : « چه کسی این بیمار را به سردخانه فرستاده است؟ » پزشکان از خود بیخود شده بودند. زمانیکه مطمئن شدم از آن مکان دور شدهام چشمان خود را بستم و تا سه یا چهار روز دیگر بیدار نشدم. در بازههای زمانی طولانی به خواب رفتaه بودم و نمیتوانستم صحبت کنم. در روز پنجم دوباره توانستم دستان و پاهای خود را حرکت دهم. پزشکان به من توضیح دادند که من با اشتباه به آنجا فرستاده شده بودم. آنان از طریق درمان به من کمک کردند که دوباره راه بروم. چیزی که از این تجربه آموختم این بود که نباید زمان خود را با انجام کارهای نادرست هدر بدهیم. به خاطر خودمان هم که شده باید کارهای خوب انجام دهیم. زیرا دنیای آن طرف همانند یک بانک است. هر اندازه که پسانداز کرده باشی در نهایت به همان میزان به دست میآوری.
زندگی پس از مرگ از دیدگاه اسلام
معاد واژهٔ عربی ست، به معنای رستاخیز یا دوباره برخاستن (پس از مرگ). باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی و هم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهمترین آنهاست. به شکلی که در قرآن(کتاب مقدس اسلام) بعد از ایمان به خدا به چیزی به اندازهٔ معاد پرداخته نشدهاست. معاد در اسلام در دو بخش برزخ و آخرت بیان شدهاست. برزخ به دنیای میان دنیا و اخرت گفته میشود.طبق عقاید اسلام در این مرحله روح انسان به شکل کامل از بدن گرفته میشود. انسان در این مرحله کمی از جزای اعمال دنیایی اش را میبیند و این پدیده به شکل صورت واقعی اعمال است . زیرا در عقاید اسلام هر عملی که انسان مرتکب میشود در روح او حک میشود و در صورتی که اعمال او با توبه از روحش محو نگشته باشد میتواند این عمل حک شده در برزخ به شکل شخصی بر وی وارد میشود و میتواند اعمال خود را مشاهده کند.
زندگی پس از مرگ در مصر باستان
برای نخستین بار در دوران پادشاهی نوین مصر مصریان (حدود ۱۵۵۰ پیش از میلاد) از این متون استفاده شد و تا ۵۰ پیش از میلاد ادامه داشت. با توجه به این که مصریان باستان به زندگی پس از مرگ باور داشتند، نسخ مصوری از دستنوشته ها را، همراه با سایر وسایل مورد مصرف روزانه در کنار فرد درگذشته به خاک میسپردند تا در زندگی پسین و ضمن استفاده از دیگر وسایل، کتابهای مصوری را نیز برای مطالعه در اختیار داشته باشند. این دستنوشتههای نگارهدار مصری امروزه به نام کتاب مردگان نیز، یاد میشوند.
زندگی پس از مرگ از دید امامان
ویژگیهای عالم برزخ این است که قبر یا بمنزله باغی از باغهای بهشت، یا حفرهای از حفرههای جهنم خواهد بود، لذا امام سجاد(ع) فرمود: “ان القبر روضه من ریاض الجنه او حفره من حفر النیران”. (پیام قرآن، ج 5، ص 447، به نقل از تفسیر برهان، ج 3، ص 120.) یکی دیگر از خصایص عالم برزخ، سؤال در قبر است، امام صادق(ع) فرمود: من انکر ثلاثه اشیاء فلیس من شیعتنا: المعراج و المسأله فی القبر و الشفاعه؛ کسی که سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست، معراج، سؤال در قبر و شفاعت.(همان، ص 460.) یکی دیگر از ویژگیهای قبر، فشار قبر است، البته مراد از قبر در اکثر اخبار، چیزی است که روح در آن در عالم برزخ قرار دارد.(بحارالانوار، ج 6، ص 271) هنگام مرگ روح نمی میرد, بلکه ارتباط خود را با بدن قطع می کند و بعد از مرگ بدن متلاشی می شود, امّا روح با قالب مثالی در عالم برزخ به زندگی خود ادامه می دهد.
زندگی پس از مرگ از دید قرآن
در آیه 99ـ 100سوره مؤمنون از زندگی پس از مرگ تا قیامت کبری که فاصلهء بین زندگی دنیا و قیامت است , با کلمهء برزخ تعبیر کرده است . بر اساس دلالت آیات و روایات رسیده از رسول اکرم و ائمهء اطهار علیهم السلام علمای اسلام در مورد وجودعالم برزخ و عذاب و نعمت اتّفاق نظر دارند. بدین معنی که انسان بلافاصله پس از مرگ وارد مرحله ای دیگر ازحیات و زندگی می گردد که همه چیز را حس می کند; از چیزهایی لذّت می برد و از چیزهایی دیگر رنج و البته لذّت ورنج انسان بستگی به افکار و اخلاق و اعمالش در دنیا دارد. این زندگی برزخی ادامه دارد تا آن گاه که قیامت کبری بر پا شود.(مجموعه آثار شهید مطهری , ج 2 ص 513ـ 514 ) قرآن کریم دربارهء مؤمن (آل یاسین ) که در راه یاری فرستادگان حضرت عیسی در شهر انطاکیه به شهادت رسید می فرماید: .(یس (36 آیه 26ـ 27) رسول خدا در جنگ بدر پس از پیروزی مسلمانان و کشته شدن گروهی از سران قریش و انداختن بدن های آن ها در یک چاه , سر به درون چاه برد و به آن ها گفت : ما آن چه را خداوند به ما وعده داد, محقق یافتیم . آیا شما نیزوعده های خدا را راست یافتید؟ بعضی از اصحاب گفتند: یا رسول اللّه ! شما با کشته شدگان و مردگان سخن می گویید! مگر این ها سخن شما رادرک می کنند؟ فرمود: آن ها اکنون از شما شنواترند.(مجموعه آثار شهید مطهری , ج 2 ص 517)
زندگی پس از مرگ در عالم برزخ
در مورد چگونگی زندگی در عالم برزخ که آیا تنها روح است یا با بدن است , روشن ترین تصویر این است که : روح انسان بعد از مرگ و پایان زندگی دنیا, در جسم لطیفی قرار می گیرد که بسیاری از عوارض جسم و بدن مادی بر کنار است , ولی از آن نظر که شبیه جسم مادی است , به آن یا می گویند که نه کاملاًمجرّد است و نه مادّی محض , بلکه دارای یک نوع تجرّد برزخی است . به گفتهء بعضی از دانشمندان می توان آن راتشبیه به خواب کرد, در خواب های راستین روح انسان با استفاده از قالب , به نقاط مختلف پرواز می کند و مناظر رامی بیند و از نعمت ها بهره می گیرد و لذّت می برد و گاه مناظر هولناکی را مشاهده می کند و سخت متألّم می گردد وفریاد می کشد و از خواب بیدار می شود.(تفسیر نمونه , ج 14 ص 311 پیام قرآن , آیت اللّه مکارم شیرازی , ج 5 ص 463)
زندگی پس از مرگ در برزخ چه مدت طول می کشد
همانطور که قبلا گفتیم برزخ، جهانی نو و زندگی تازه و جدیدی است که از هنگام مرگ هر انسانی شروع میشود و تا بر پایی روز قیامت ادامه دارد و با برپایی قیامت، زندگی انسان در برزخ پایان میپذیرد یعنی برزخ دیگر ابدی نیست و برزخ دالان ورودی به قیامت کبری و نخستین منزل از منازل آخرت میباشد. در آیهی 99 – 100 سورهی مؤمنون چنین آمد، وقتی هنگام مرگ یکی از تبهکاران فرا رسید، درخواست برگشت میکند و خداوند با ردّ درخواست آنان، میفرماید: من وارئهم برزخ الی یوم یبعثون یعنی پشت سر آنها برزخی است تا روزی (روز قیامت) که برانگیخته شوند. در روایات هنگامی که از معصوم(ع) پرسیده میشود، برزخ چیست؟ میفرماید: القَبرُ منذ حینَ موته الی یومِ القیامهِ عالم برزخ همان عالم قبر است که از هنگام مرگ آغاز میشود و تا زمان برپایی قیامت ادامه دارد(نورالثقلین، ج 3، ص 554). بنابر این، هم اکنون ـ که قیامت برپا نشده ـ عالم برزخ وجود دارد و امری صرفاً ذهنی نیست و همه آنان که مردهاند هماکنون در آن جهان به سر میبرند و آن دارای حیات و زندگیای هستند که در ادامهی زندگی دنیا است، از یک سو و شروع زندگی و حیاتی است که مرگی برای آن تصور ندارد و امتداد آن، تا ابدیت میباشد. حالا کی قیامت می شود ما نمی دانیم .وخود این ندانستن و معلوم نبودن هم حکمت هایی دارد.
اثبت زندگی پس از مرگ از نتایج تحقیق دانشگاه ساوتهمپتون بریتانیا
۱. موضوعات مرتبط با تجربهی مرگ ظاهرا بسیار گستردهتر هستند از آنچه تا کنون فهمیدهایم، یا آنچه به عنوان تجربیات نزدیک به مرگ توصیف شدهاست. ۲. در برخی از بیمارانی که ایست قلبی داشتند، خاطرات هشیاری دیداری که سازگار با تجربیاتِ به اصطلاح “خارج از بدن” هستند، ممکن است با رخدادهای واقعی مطابقت داشته باشند. ۳. آدمهای زیادی میتوانند تجربهی واضحی از مرگ داشته باشند، اما به دلیل اثرات آسیب مغزی یا داروهای آرامبخش روی مدارهای حافظه، نمیتوانند آن را به خاطر بیاورند. ۴. عباراتی که بسیار استفاده میشوند اما هنوز به لحاظ علمی مبهم هستند مثل تجربیات نزدیک به مرگ و خروج از بدن، ممکن است برای توصیف تجربهی واقعی مرگ کافی نباشند. پژوهشهای آتی باید روی ایست قلبی که به لحاظ بیولوژیکی مترادف با مرگ است، تمرکز کنند نه روی حالتهای پزشکیِ بد تعریف شده که گاهی به عنوان حالتهای “نزدیک به مرگ” از آنها یاد میشود. ۵. تجربهای که شخص از مرگ به یاد میآورد، استحقاق یک تحقیق واقعی و بدون تعصب را دارد.